صفحه اصلي > گفتگو / جامعه > نشریات نه اسمی که رسما تریبون روابط عمومی دستگاههای دولتی شده اند

نشریات نه اسمی که رسما تریبون روابط عمومی دستگاههای دولتی شده اند


14 اردیبهشت 1400. نويسنده: Admin

ایرج رمضانی گقت: نشریات نه اسما که رسما تریبون روابط عمومی دستگاههای دولتی شده اند و تا زمانی این روند ادامه دارد شرایط تغییر نمی کند.

پایگاه خبری گلستان فردا، مهین نورافروز- بسیاری از صاحب نظران از مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی یاد می کنند و برای آن اهمیت خاصی قائل هستند.
اطلاع رسانی قوی، مطالب پر مغز و خواندنی، پردازش مسائل مختلف، توجه به اصول کیفی به لحاظ محتوا ، صفحه آرائی و کیفیت چاپ ، میزان رضایتمندی مردم، رقابت با نشریات دیگر از جمله مواردی است که دست اندرکاران یک نشریه از همان ابتدای نشر باید نسبت به ان توجه ویژه ای داشته باشند.
در این بین اما مطبوعات محلی در عرصه رقابت نسبت به مطبوعات کشوری به دلایلی که در بالا ذکر شد، نتوانسته اند مسیر موفقی را در پیش گیرند.
به عقیده کارشناسان حوزه رسانه، مطبوعات محلی موتور محرکه توسعه منطقه ای و از شاخصه های مهم آن به شمار می روند و نقش مهمی در شناساندن ظرفیت های منطقه مورد نظر به دیگر استان ها دارند.
گلستان با دارا بودن تعداد زیادی هفته نامه و روزنامه و نمایندگی مطبوعات کشوری نتوانسته حتی در برابر نشریات استان های همجوار از جمله مازندران، سمنان و گیلان قد علم کند.
بسیاری بر این باورند که چون اقتصاد این نشریات وابسته به آگهی است و گلستان استانی صنعتی و درآمد زا برای حمایت بخش خصوص از رسانه ها نیست، لذا آنها وابسته به دستگا ه های اجرائی هستند و همین مساله موجب ضعف کیفی آن ها شده است.
فقدان هیات تحریریه، سردبیر با تجربه در حوزه رسانه، پرداخت نکردن دستمزد ( در برخی نشریات)، کم توجهی به نوع کیفی صفحه آرائی ، چاپ و مطالب مورد توجه مردم از جمله دلایلی است که موجب شده تا مردم برای خرید و خواندن مطالب این رسانه ها کمتر وقت بگذارند و هزینه کنند.
از سوی دیگر دریافت یارانه که جنبه حمایتی دارد به قول برخی مدیران مسئول نه به اقتصاد و بدهی های نشریه کمک می کند و نه امکان داشتن یک تحریریه تخصصی را به آنها می دهد.
از این رو با ایرج رمضانی ، کارشناس حوزه مطبوعات استان که مدت ها است محتوای مطبوعات استان را در فضای مجازی تحلیل می کند، به گفت و گو نشستیم که از نظر می گذرانید.

با توجه به اینکه از زمان استان شدن این منطقه نشریات مکتوب زیادی با عناوین مختلف مجوز نشر دریافت کردند اما همچنان این رسانه ها نه تنها پیشرفت کیفی در تولید محتوا نداشته اند که با وجود ورود پایگاه های خبری و نمایندگی های روزنامه ها در گلستان، ضعیف تر شده اند و مشخص است که به دنبال هیچ میدان رقابتی برای شاخص نشان دادن نیستند، این مساله در حالی مدام تکرار می‌شود که این نشریات حتی قطع اصلی خود را کنار گذاشته و با قطع کوچک منتشر می شوند، جنابعالی به عنوان یکی ار کارشناسان این حوزه ضعف  رسانه های مکتوب را در چه می دانید؟

– واقعیت این است که از زمان استان شدن گلستان و زمانی که رسانه ها بیشتر در مطبوعات کاغذی خلاصه می شدند نشریات خوب و پرمحتوایی از نظر کمی و کیفی داشتیم که رقابت سالمی هم از نظر محتوایی و حتی تحریریه بین آنها وجود داشت و تعداد صفحات برخی نشریات تا هشت و دوازده صفحه هم می رسید که اغلب تولید بودند و اتفاقا مخاطب و خریدار هم داشتند و این را هم اضافه کنیم که یارانه های چشمگیری نیز از دولت دریافت می کردند. آن زمان خبرنگاران خوبی رشد کردند چون باهم در رقابت بودند و نشریات دارای تحریریه بودند.
این قضیه با ورود پایگاههای خبری و ریزش یارانه ها و پراکنده شدن گروههای تحریریه رنگ باخت و روز به روز از نظر کمی و کیفی سطح نشریات در سراشیبی سقوط قرار گرفت و تا همین حالا هم ادامه دارد.
– در خصوص رقابت متاسفانه باید گفت رقابت منفی بیشتر وجود دارد تا رقابت مثبت. از این منظر که عوامل برخی نشریات معتقدند فلان نشریه چهار تا مطلب صفحه بندی می کند و پرینت و اعلام وصول ، ما چرا نکنیم! و به نظر می رسد که مدیران مسئول هم اراده ای برای سروسامان دادن به این شرایط ندارند چون احساس می کنند تلاش کردن و نکردن آنها چندان موثر نیست و هنگامی که با چند مطلب کپی و پرینت بشه یارانه گرفت ، چرا راه دور ! البته نداشتن تخصص و عدم دغدغه در حوزه رسانه هم می توان به ضعف های برخی مدیران مسئول افزود.

تیتر اول همه نشریات استانی بخصوص آنانکه ادعای روزنامه شدن را دارند، همچنان برگرفته از خبرگزاری ها یا پایگاه های خبری است و مدیران مسول حتی زحمت تغییر تیتر و یا گزارش همان خبر را در قالب جدید برای نشریه نمیدهند، به نظر شما این مشکل ناشی از فقدان دبیر، سردبیر و تحریریه اهل قلم نیست؟ کمااینکه ما این افراد شاخص را در مرکز استان داریم اما چرا مدیران مسول از هزینه کرد برای کیفیت نشریه فراری هستند، در حالیکه در شناسنامه همه این نشریات مکتوب نام سردبیر حک شده است؟

بله تیتر همه نشریات کپی است و هیچ خلاقیتی دیده نمی شود. بیشتر به عدم مطالعه و دانش آن مجموعه بر می گردد و موضوع مهم تر عدم وجود تحریریه و یا اتاق فکر و عدم سیاست گزاری برای نشریه است. سیاست های غلط وزارت ارشاد و حمایت های غیر اصولی هم در این کار بی تاثیر نیست. چون متر و معیاری برای کمیت و کیفیت نشریات ندارند .
در خصوص نام ها و عناوینی مانند سردبیر ، دبیر سرویس و … که در نشریات به چشم می خورد به جرات می توان گفت که عناوین مندرج در شناسنامه بجز یکی دو مورد از نشریات مابقی هیچ مفهومی ندارد و صوری است حالا ممکن است بخاطر بحث بیمه تامین اجتماعی یا پرستیژ کاذبی باشد که برخی می خواهند با این سمت ها داشته باشند و گرنه نشریه ای که از صفر تا صد با یک نفر نه چندان خبرنگار بسته می شود آوردن نام و عناوین در شناسنامه نشریه مضحک به نظر می رسد.

به نظر شما این ضعف یا مشکل از سوی وزارتخانه نیست که به مطبوعات یارانه پرداخت می‌کند در حالی که این رسانه ها ی مکتوب محتوای با کیفیت و مطالب تولیدی ندارند و کاملا کپی بودن مطالب آنان محرز است و از سوی دیگر نه مرتب چاپ می شوند و نه اینکه رقم نسخه های چاپی آنان صحیح است؟
– بله این ضعف در ارشاد بوضوح آشکار است. اداره ارشاد می تواند با تشکیل یک شورای نظارت بر محتوا نشریات را ارزیابی کند و با این کار هم در مدیریت آگهی ها برای نشریات فعال و آنهایی که واقعا تولید محتوا دارند خدمت نماید و هم با رصد و پایش مطبوعات و تهیه گزارش در اختصاص صحیح یارانه ها مدیریت لازم را داشته باشد. متاسفانه برخی از رسانه ها روزنه های سوءاستفاده مانند اعلام وصول بدون چاپ، بالابردن تعداد صفحات، چگونگی دریافت آگهی، تبانی با چاپخانه و … را به خوبی فراگرفته اند و به همین دلیل خیلی به خود رنج تولید نمی دهند و با همین شرایط یارانه بیشتری دریافت می کنند.

چگونه است که اداره کل فرهنگ ارشاد گلستان، نظارتی کارشناسی بر محتوای مطالب نشریات و حتی پایگاه های خبری ندارد با آنکه کارشناس یا کارشناسان آن در این اداره کل مشغول به کار هستند. اگر چه خانم کشمیری دو سال پیش اعلام کرد که برنامه ریزی جدیدی برای کارشناسی مطبوعاتی که دارای مطالب تولیدی هستند و یا نیستند، دارند اما این ادعا در عمل دیده نشده است؟

البته این سوال را ارشاد باید پاسخ دهد اما به نظر می رسد در حال حاضر چنین نظارتی در حوزه محتوا که هدفمند باشد وجود ندارد. با توجه به وضعیت اسفناک برخی نشریات وجود یک شورای نظارت بر رسانه ضروری است و حمایت صرف از نشریات بدون انتظار تولید ، آنها را طلبکار و مدعی تر می کند و روز به روز کیفیت نشریات نزول پیدا می کند.

گلستان در کنار استان‌های مازندران، گیلان و سمنان از پایین ترین کیفیت کار نشریاتی در بخش محتوا، فقدان تحریریه، پرداخت دستمزدها و صفحه آرایی و چاپ با کاغذ رول روزنامه ای برخوردار است، چگونه است در استانی که به اهل قلم شهرت دارد و ادعای داشتن نزدیک به ۴۰۰ خبرنگار دارد چنین اتفاق نامیموتی رخ داده است؟
 البته این سطح نازل نشریات مربوط به گلستان و یا دو سه استان محدود و یا همجوار نمی شود و گریبانگیر استان های زیادی است. متاسفانه روزنامه نگاران و صاحبان قلم به دلایل مختلف از نشریات فاصله گرفتند و جای آنها را بازاریابان و آگهی بگیران گرفته اند که تخصص چندانی در کار مطبوعات ندارند و حتی برخی صرفا نگاه تجاری و سوپرمارکتی به نشریات دارند و عدم نظارت مدیر مسئول و این که کیفیت نشریه هم در درجه اول اهمیت برای او نیست بر این موضوع دامن زده است . مدیرمسئولی که حتی تمایل ندارد که برای لوگو و یا صفحه آرایی نشریه خود هزینه کند و برای پایین آوردن هزینه به هر روشی تن می دهد چگونه می توان توقع داشت که به فکر من و شما باشد. یا مثلا دیده می شود برخی نشریات تا زمانی که آگهی نداشته باشند چاپ نمی کنند . واقعا جای تعجب دارد یعنی دقیقا نشریه با هدف آگهی منتشر می شود نه هیچ رسالت دیگر.

حضور کم رنگ نویسندگان، گزارش نویسان و خبرنگاران با سابقه حرفه ای را در مطبوعات استان را چگونه تحلیل و سواد رسانه ای مدیران مسول استان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
بدیهی ترین پاسخ شاید این باشد که نویسندگان که البته منظور روزنامه نگاران است و افرادی که از اصول دانش آن برخوردارند. وقتی سطح پایین نشریات را می بینند کسر شان خود می دانند که در آنها قلم بزنند .

کسی که به عنوان صاحب قلم و روزنامه نگار شناخته می شود ترجیح می دهد یا ننویسد و یا در رسانه ای قلم بزند که آن را هم سطح جایگاه خود ببیند. متاسفانه ویژگی که در خبرنگاران ادوار گذشته بوده و الان خلا آن احساس می شود عدم انگیزه و رقابت در مطالعه و تمایل به رشد و ارتقای مهارت است. برخی دوستان حوزه مطبوعات مدعی هستند که مثلا یک یا دو دهه در حوزه مطبوعات تجربه دارند اما وقتی رزومه کاری آنها را نگاه میکنی یک مطلب موثر و به درد بخور در کارنامه آنها به چشم نمی خورد. پس در این ده بیست سال شما دقیقا چکار می کردید ؟ سابقه زمانی ارزشمند است که به تدریج دانش و مهارت فرد در تخصص مربوط بیشتر شده باشد و گرنه اگر قرار باشد طی این سالها بدنبال رشد نباشید چه تفاوتی دارد کسی که دو سال سابقه دارد یا بیست سال.

به عقیده شما رسانه استان منافع دستگاه های اجرایی استان را تامین می کنند یا مردم را؟
رسانه ها بخاطر وابستگی که به دولت دارند بدیهی است که طرف مردم نیستند. روزنامه نگاری حرفه ای حتی اگر به قیمت از دست دادن منافع هم شده نمی گویم جانب مردم اما حداقل جانب حقیقت را می گیرد. من در سالهای اخیر نشریه ندیدم که طرف مردم ایستاده باشد. برخی آنقدر برای آگهی ارزش و اعتبار قائل هستند مردم در تصور آنها هم جایی ندارند.
نشریات نه اسما که رسما تریبون روابط عمومی دستگاههای دولتی شده اند و تا زمانی این روند ادامه دارد شرایط تغییر نمی کند.
– چرا گلستانی ها همانند سال های اول انتشارات مطبوعات استان هیچ تمایلی برای خرید و خواندن مطالب این نشریات ندارند؟
اینکه چرا نشریات مخاطب ندارند پاسخ روشنی دارد . مطلبی برای خواندن ندارند . اگر قرار است همان اخباری که در تلگرام و سایتها منتشر می شود چاپ شود که نیازی به خرید نشریه نیست . بصورت رایگان و آنلاین و در سریع ترین زمان ممکن در دسترس مخاطب است. ضمن اینکه الان بجز چند عنوان محدود سایر نشریات چاپ نمی شوند که پیشخوان بروند و مردم بخرند. برخی نشریات را خود صاحب رسانه هم نمی بیند حالا آرشیو آن را هم ندارند، بماند . یعنی در این حد تولید آنها در نزد خودشان هم بی اعتبار است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان چالش های رسانه ای امروز در دو بخش درون رسانه ای و برون رسانه ای تقسیم می شود، شما چه توضیحی راجع به این مساله دارید؟
چالش های درون رسانه ای زیاد است و بخش عمده چالش های برون رسانه ای به حوزه متولی بر می گردد. در درون رسانه مدیران مسئول در درجه اول باید ضمن افزایش آگاهی خود در حوزه مطبوعات، نظارت و مدیریت خود را مستمر و دو چندان کنند . نشریه ای که به خبرنگاری سپرده می شود به این امید که صرفا منتشر شود مشخص است که بی کیفیت تولید می شود. وقتی خود مدیرمسئول که مالک رسانه است برای نشریه خودش وقت نمی گذارد و برایش اهمیتی ندارد مشخص است که برای دیگری بی اهمیت است و دلسوزی وجود ندارد.
نشریه باید نگاه صرفا تجاری خود را تغییر دهد و اندکی هم دغدغه فرهنگی داشته باشد. نشریه به معنای واقعی دارای هیات تحریریه باشد و با هدف منتشر شود. این که کسی بگوید نشریه خریدار ندارد پس من خیلی تلاش نمیکنم به نظر من سخن بیهوده ای است. هر تولید خوبی در هر زمینه ای خریدار دارد .بله قبول دارم تحریریه و کار خوب هزینه دارد اما اگر خروجی کار قابل قبول باشد پول هم به دنبال خواهد داشت. ما داریم نشریات رو رصد میکنیم و اتفاقا آگهی های خوبی هم دارند و بعید میدانم نشریه ای هزینه های حداقلی خود را نتواند تامین کند که اگر چنین بود که چرا چاپ می کنند ! لذا ما انتظار داریم دوستان خبرنگار وقتی هم برای تولید بگذارند.
بارها اساتید روزنامه نگاری هم تکرار کرده اند که زمان خبرنویسی گذشته و باید به گزارش نویسی روی آورد و اتفاقا این بخش جزو سخت ترین ارکان روزنامه نگاری است و نیازمند دانش و تخصص خاص خود است . روزنامه نگاران برای اینکه در عرصه حضور داشته باشند باید مدام دانش خود را بروز کنند و ارتقا دهند . سرعت و پیشرفت تکنولوژی و علم به اندازه ای سریع است که که علم و آگاهی دیروز برای فردا کفایت نمی کند. پس خبرنگار تا می تواند نباید از مطالعه و کسب دانش غافل باشد.
در خصوص چالش های برون رسانه ای هم به موضوعات مختلف می توان اشاره داشت که باعث تنزل مطبوعات و نیز شان روزنامه نگاری شده است. بزرگترین ضعف در خود همین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
آموزش هایی که مغفول مانده و تحلیل محتواهایی که باید حداقل بصورت فصلی انجام شود تا ضعف و قوت مطبوعات عیان شود آسیب شناسی جدی در این زمینه انجام شود. آگهی ها و یارانه ها مدیریت شود و بر اساس تاثیر گذاری در جامعه توزیع شود.

عوامل مجموعه رسانه شامل سردبیر، دبیرسرویس، خبرنگار، صفحه آرا، و … رتبه بندی و تفکیک شوند تا هرکسی جایگاه خود را بداند و همه خود را به نام روزنامه نگار جا نزنند. در کل بالارفتن سطح کیفی مطبوعات اراده دوطرف رسانه و ارشاد را می طلبد تا به فرجام نیک بیاندیشد و گرنه اگر با همین روال پیش رود تا سالها باید درجا بزنیم.

بنا به آمار های موجود ۱۴۲ مجوز رسانه در منطقه گلستان از ابتدای استان شدن تا کنون صادر شده است که از این تعداد ۷۹ رسانه مکتوب، ۵۲ پایگاه خبری و تحلیلی و ۱۱ نشریه الکترونیک و تعداد ۳۵ درخواست رسانه هم در نوبت هیات نظارت بر مطبوعات هستند.


بازگشت