این روزها مرغ های بی حس و حال مرغداری ها به سان سیمرغ به آسمان ها پریده اند و فقط باید عقاب باشی تا بوی آنها را استشمام کنی.
امروز به اتفاق دادستان و فرماندار برای تهیه گزارش از وضعیت نابسامان توزیع مرغ به مراکز عرضه مرغ دولتی یا همان مرغ تنظیم بازاری رفتیم.
صف ها .. طولانی؛ همهمه و گلایه ... فراوان؛ بد و بیراه و پذیرایی از نوع زمزمه های زیر لبی ... تا دلتان بخواهد؛ اعتراض به مسئولان ... از همه مدل و در برهم موجود بود؛ اما چون نیّت شنیدن صدای مردم و رفع مشکلات بود؛ کسی دم بر نیاورد !
یکی فریاد میزد: آهاااااااااای مرغ نخرید. دیگری میگفت: بچه ۳ ساله ام را داده ام دست همسایه، از ۸صبح در صف مرغ ایستاده ام. پیر زنی داد می زد؛ این صف ها حق ما نیست چرا کسی نظارت نمی کند؟ زن جوانی هم آرام گفت: زن و بچه خودشان که این صف ها را نمی بینند خیالشان راحت است.
موضوع چیست؟ چند وقت پیش قیمت هر کیلو مرغ قریب به ۸۵۰۰ تومان بود که ستاد تنظیم بازار به کشتارگاهها تکلیف کرد؛ باید ۲۰درصد از مرغ کشتار را با قیمت دولتی به بازار تحویل دهند.
از اینجا مرغ عزیز ۲ نرخی شد. یک نرخ دولتی و یکی هم نرخ آزاد. حالا بعد از ۲ ماه که این طرح اجرا می شود؛ قیمت هر کیلو مرغ از ۸۵۰۰ تومان به حدود ۱۶هزار تومان رسیده است.
چرا اینگونه شد؟ کشتارگاهها معتقدند که مرغدار راضی نمی شود ۲۰درصد مرغ از تولیدی خود را باقیمت ارزانتر بفروشد و از ترس ترکش های این طرح، دیگر مرغ را به صورت امانی به کشتارگاه نمی دهد و فقط در قبال دریافت وجه نقد قبل از کشتار، مرغ زنده را به کشتارگاه ارسال میکند.
البته ظاهراً حق با مرغدار است. حالا که مرغ آزاد قریب به ۱۶ هزار تومان است؛ مرغدار می گوید؛ هر قطعه مرغ حدود ۹۵۰۰ تومان هزینه دارد. با چه منطقی ارزانتر از هزینه اش مرغ را بفروشیم؟
مرغدار می گوید اگر دان مرغ مانند ذرت و سویا و نهاده های دیگر، که با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد کشور می شود به راحتی و با همان قیمت ارز تعادلی به دست ما برسد؛ از همین لحظه حاضریم برابر مصوبات تنظیم بازار، مرغ را با نرخ دولتی تحویل دهیم؛ اما با وجود شعارهای دولتی ها، عملاً مجبوریم دان مرغ را از بازار سیاه و با نرخ آزاد تهیه کنیم. یعنی دان مرغ حدود هر کیلو ۲۲۰۰ تومان وارد کشور می شود و با ۸۰۰ الی ۱۰۰۰ تومان افزایش قیمت به دست مرغدار می رسد؛ یعنی اگر یک قطعه مرغ در طول یک دوره پرورش، حداقل ۵ کیلو دان مصرف کند؛ قیمت تمام شده مرغ به صورت ناخواسته و تحمیلی قریب به ۴ الی ۵۰۰۰ تومان افزایش می یابد که البته نهایتاً از جیب مردم پرداخت می شود.
سوال ! ۱ _ ارز دولتی برای واردات نهاده ها یا اصطلاحاً دان مرغ به چه کسی یا کسانی تحویل می شود؟ ۲ _ اگر قرار است ارز دولتی برای داغ مرغ تخصیص یابد؛ چرا با همان قیمت به مرغدار تحویل نمی شود تا هزینه تمام شده تولید مرغ فروکش کند؟
از قرار معلوم حلقه مفقوده افزایش قیمت مرغ، کسانی هستند که با ارز دولتی دان مرغ وارد کشور می کنند اما با قیمت شبه آزاد به مرغدار می فروشند. یعنی یکبار به خاطر اختلاف بهای ارز دولتی و ارز آزاد سود می برند و یکبار هم با افزایش غیر قانونی و طماعانه ی قیمت دان مرغ دولتی به آزاد، مرغدار را سر کیسه می کنند.
نکته جالب ! تولید مرغ در کشور کاهش نیافته است؛ یعنی مرغ به اندازه کافی و حتی بیش از گذشته در کشور موجود است. وارد کننده ی دان مرغ هر چه نهاده ها را گرانتر به مرغدار بفروشد؛ مرغ با قیمت بیشتری به دست مصرف کننده می رسد.
تراژدی ! مسئولان کشور در کوچه و خیابان ها به دنبال نحوه توزیع مرغ دولتی هستند. گاهی هم بگیر و ببند راه می اندازند که البته تخلفات محرزی هم هست و باید برخورد شود. اما آیا مشکل فقط در نحوه توزیع است؟
پاسخ منفی است. آب از سر چشمه گل آلود است. انحصار و رانت هایی که برای واردات دان مرغ با ارز دولتی ایجاد شده است سبب پیدایش سلطان دان مرغ پس از سلطان سکه و سلطان ارز و سلطان جنگل و سلطان قلب ها و سلطان شکر و سلطان ... شده است.
فقط یک عزم جدی آنهم از سوی نهادهایی که نفعشان با ترکتازی و جولان افسار گسیخته ی گردن کلفت ها گره نخورده است؛ لازم است تا بال های مرغ افسانه ای قصه ما را زخمی و در تیر رس مستضعفان قرار دهد.
پی نوشت: مردم، توزیع کننده، کشتارگاه و مرغدار، همگی از این آشفته بازار ناراضی هستند. گویا فقط یک نفر راضی است که بی شک خدا نیست ... پس کیست؟!
ختم کلام اگر وجدان بیداری هست و هنوز آرمانهای انقلاب، امام و شهدا را فراموش نکرده اید؛ در آستانه چهل سالگی انقلاب، بِسمِ اللهِ قاصِمِ الجَبّارین، مُبیرِ الظّالِمین.
اسماعیل البرزی ۲۸ بهمن ۹۷
بازگشت
|